سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت سیدالشهدا علیه السلام

شاعر : سید رضا مؤیّد
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل

عطش افتاده به جانم جگـرم می‌سوزد            هستی‌ام ز آتش غم‌ها به برم می‌سوزد

در من از سوز عطش تاب سخن گفتن نیست            دهنم خشك و دلم خون، جگرم می‌سوزد


عطش و داغ دل و تابش خورشید و سلاح            آتشی هست كه پا تا به سرم می‌سوزد

باغـبـانم من و افـسـوس كه از بی‌آبـی            هر گل و غنچه به پیش نظرم می‌سوزد

بـاغ آتش زده را مانـم كز هر طـرفی            هم گلم، هم شجرم، هم ثمرم می‌سوزد

جگر از داغ جگر گوشه من خونین است            بـصرم از غـم نـور بـصرم می‌سوزد

گـریـۀ دخـتـركـم بـر جگـرم آتـش زد            نـالـۀ اصغـر مـن بـیـشتـرم می‌سـوزد

نخله عصمتم و برگ و برم را زده‌اند            طایر قـدسی‌ام و بال و پـرم می‌سوزد

اكبرم آب ز من خواهد و میسورم نیست            جگـر سـوخـتـه‌ام بر پـسرم می‌سـوزد

خصم گفتا كه مرا می‌كشد از بغض علی            دل در این حال، به حال پدرم می‌سوزد

ای "موید" اگر این گونه پریـشانم من            عطش افتاده به جانم، جگرم می‌سوزد

نقد و بررسی